نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: مادرشوهر حسود

2408
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2021
    شماره عضویت
    46142
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    81
    تشکر شده 16 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    مادرشوهر حسود

    سلام و عرض احترام

    دوستان من و همسرم قبلا مشکل داشتیم که الان مشکلات با کمک هردوی ما رفع شده و بین مون مشکلی نیست
    متاسفانه با خانواده شوهرم مشکل داریم
    اما چطور
    مثلا دور همی که بریم جاری های من لباس و پوشش مناسبی ندارن و خیلی افتضاح میگردن جلوی شوهرم ! این من رو اذیت میکنه
    خانوما میدونید در چنین شرایطی حتی اگر هم رنگ جماعت بشید اما هنوزم مشکل پا برجاست
    و دلیلش هم واضح چون هیچ زنی نمیخواد شوهرش درمکانی باشه که چند زن دیگه چه نامحرم غریب چه نامحرم قوم خویش
    در اون مکان مراعات پوشس نکنند !
    شوهرمن اصلا نگاه نمیکنه ، نه به این معنی که خیلی مذهبی باشه
    ولی نگاه نمیکنه ، و نمیزاره من به خودم برسم و برم تو اون دور همی ، قبلا خیلی سخت گیر بود و من دچار مشکلاتی شدم که پذیرفت من آزاد تر باید باشم ، ولی حال حاضر هم آزادی که باید ندارم
    برای تفهیم بهتر
    حتی اجازه نمیداد من یک خط چشم داشته باشم در جمع خانوم هایی که اصلا رعایت نمیکنن
    و اینکه مادرشوهرم توجه زیادی به شوهرم داره
    قبلا که ما خونه مادرشوهرم طبقه دیگه بودیم ، سر هر وعده غذایی ناهار ، شام و صبحانه ایشون یه ظرف غذا میمومد میزاشت توی سفره ما و شوهرم غذای مادرشوهرم رو میخورد
    وای چقدر من حرص خوردم . تا زندگی مشترک رو تویه خونه جدا شروع کردیم
    من تنها یک نمونه از آزار های مادر شوهرم رو گفتم
    ایشون همچنان اذیت میکنه
    چند پسر بزرگ و بالای ۲۹ سال داره اما فقط روی شوهر من قفل کرده ،
    من چطور باید بهشون این درک رو بدم که بفهمن پسرشون ازدواج کرده ، زن و دو فرزند داره .
    باورتون نمیشه اگر بگم صبح ساعت ۶ ایشون تماس میگیره که واسه x ( شوهرم ) چی صبحانه میزاری
    وای دلم میخواد جیغ بزنم
    چقدر دعوا ، چقدر بحث ...
    به شوهر م با زبون نرم صحبت میکنم ، میگه حساسی
    گفت من باید به نظرت چی بگم به مادرم ! ؟
    گفتم باید بهش بفهمونی نباید تو زندگی مون دخالت کنه اما کاری که باید رو نمیکنه .
    با مادرشوهرم یک مرتبه صحبت کردم با خود مادر شوهرم افاقه نکرد اصلا ..
    امروز دیگه وقتی تماس گرفت که چی صبحانه میزاری باهاش بحثم شد خیلی به یک دیگه توهین کردیم
    که من دیدم خیلی داره پا به پای من توهین میکنه درجایی که حق با من بوده
    بهش گفتم باید امشب بیای بخوابی بغل پسرت تا کاملا زنش بشی
    و بعدشم پایان دادم
    شوهرم ناراحت شد گفت من نمیتونستم به مادرم بگم تماس نگیر خودت میخواستی محترمانه بهش بگی اما این حرف درستی نبوده که زدی . قهر نیست اما سنگین برخورد میکنه
    اگر زمان خاستگاری گفته بود من چند پسر دارم ولی این پسرم رو بیشتر از خودم و شوهرم و سایر بچه هام دوستش دارم و قراره این طور دخالت کنم من غلط کرده بودم بله بدم
    ب خدا زندگیم یکم رو به راه شده این زن دست بردار نیست
    چند سالشه ؟ ۶۸ سال
    اما باید حتما القا کنه خانم ۳۰ ساله س و دخالت کنه
    چند عروس داره ولی فقط با من خودشو مقایسه میکنه
    من هر رنگ لباسی بپوشم و بخرم به خدا این زن فرداش رفته لنگه ی همون رو خریده
    اصلا متوجه سنش نیست
    گاهی وقتا به سرم میزنه خودمو خلاص کنم
    هر راهی که بگید چند ساله امتحان کردم ، مادرشوهرم عمدا این رفتار هارو میکنه
    متوجه شدم با ازدواج پسرش بامن مخالف بوده و برخلاف توقعش همسرم بامن ازدواج کرده و بادختر برادر مادرشوهرم ازدواج نکرده
    چند بار متوجه این مسئله شدم که غیر مستقیم بهم گفته
    اما پای تلفن گفت باید طلاقت بده و روانی هستی و بره دختر داییش رو بگیره
    که منم هرچی تونستم گفتم
    گفتم باید بخوابی کنار پسرت تو که عاقلی واسش زنانگی رو تموم کنی
    فقط چون به اندازه سگ قلاده کرده ناصر دین شاه سن داری باید
    با رحم اجاره ای واسش بچه بیاری
    وکلی حرف دیگه بارش کردم

    ب خدا خستم از آزار و اذیت هاش
    ویرایش توسط sh..... : 03-07-2021 در ساعت 09:05 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2021
    شماره عضویت
    46301
    نوشته ها
    123
    تشکـر
    53
    تشکر شده 43 بار در 38 پست
    میزان امتیاز
    4

    پاسخ : مادرشوهر حسود

    به نظر من نگین نباید دخالت کنه و...
    عوضش از این در وارد بشین که شوهر محترم باشه قبول ظاهری رعایت مادرتو بکن ولی در عمل نادیده بگیر حرفاشو و توجهت به من، نظراتم، نظرات خودمون، تصمیم های خودمون و زندگی خودمون باشه
    یعنی بیاریش روی این ریل که در ظاهر حرفاشو گوش کنه یا سطحی بگیره همه رفتار و کارا و توصیه های مادرشو.

  3. 2 کاربران زیر از پسر تنهای تنها بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,915 بار در 982 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مادرشوهر حسود

    نقل قول نوشته اصلی توسط sh..... نمایش پست ها
    سلام و عرض احترام

    دوستان من و همسرم قبلا مشکل داشتیم که الان مشکلات با کمک هردوی ما رفع شده و بین مون مشکلی نیست
    متاسفانه با خانواده شوهرم مشکل داریم
    اما چطور
    مثلا دور همی که بریم جاری های من لباس و پوشش مناسبی ندارن و خیلی افتضاح میگردن جلوی شوهرم ! این من رو اذیت میکنه
    خانوما میدونید در چنین شرایطی حتی اگر هم رنگ جماعت بشید اما هنوزم مشکل پا برجاست
    و دلیلش هم واضح چون هیچ زنی نمیخواد شوهرش درمکانی باشه که چند زن دیگه چه نامحرم غریب چه نامحرم قوم خویش
    در اون مکان مراعات پوشس نکنند !
    شوهرمن اصلا نگاه نمیکنه ، نه به این معنی که خیلی مذهبی باشه
    ولی نگاه نمیکنه ، و نمیزاره من به خودم برسم و برم تو اون دور همی ، قبلا خیلی سخت گیر بود و من دچار مشکلاتی شدم که پذیرفت من آزاد تر باید باشم ، ولی حال حاضر هم آزادی که باید ندارم
    برای تفهیم بهتر
    حتی اجازه نمیداد من یک خط چشم داشته باشم در جمع خانوم هایی که اصلا رعایت نمیکنن
    و اینکه مادرشوهرم توجه زیادی به شوهرم داره
    قبلا که ما خونه مادرشوهرم طبقه دیگه بودیم ، سر هر وعده غذایی ناهار ، شام و صبحانه ایشون یه ظرف غذا میمومد میزاشت توی سفره ما و شوهرم غذای مادرشوهرم رو میخورد
    وای چقدر من حرص خوردم . تا زندگی مشترک رو تویه خونه جدا شروع کردیم
    من تنها یک نمونه از آزار های مادر شوهرم رو گفتم
    ایشون همچنان اذیت میکنه
    چند پسر بزرگ و بالای ۲۹ سال داره اما فقط روی شوهر من قفل کرده ،
    من چطور باید بهشون این درک رو بدم که بفهمن پسرشون ازدواج کرده ، زن و دو فرزند داره .
    باورتون نمیشه اگر بگم صبح ساعت ۶ ایشون تماس میگیره که واسه x ( شوهرم ) چی صبحانه میزاری
    وای دلم میخواد جیغ بزنم
    چقدر دعوا ، چقدر بحث ...
    به شوهر م با زبون نرم صحبت میکنم ، میگه حساسی
    گفت من باید به نظرت چی بگم به مادرم ! ؟
    گفتم باید بهش بفهمونی نباید تو زندگی مون دخالت کنه اما کاری که باید رو نمیکنه .
    با مادرشوهرم یک مرتبه صحبت کردم با خود مادر شوهرم افاقه نکرد اصلا ..
    امروز دیگه وقتی تماس گرفت که چی صبحانه میزاری باهاش بحثم شد خیلی به یک دیگه توهین کردیم
    که من دیدم خیلی داره پا به پای من توهین میکنه درجایی که حق با من بوده
    بهش گفتم باید امشب بیای بخوابی بغل پسرت تا کاملا زنش بشی
    و بعدشم پایان دادم
    شوهرم ناراحت شد گفت من نمیتونستم به مادرم بگم تماس نگیر خودت میخواستی محترمانه بهش بگی اما این حرف درستی نبوده که زدی . قهر نیست اما سنگین برخورد میکنه
    اگر زمان خاستگاری گفته بود من چند پسر دارم ولی این پسرم رو بیشتر از خودم و شوهرم و سایر بچه هام دوستش دارم و قراره این طور دخالت کنم من غلط کرده بودم بله بدم
    ب خدا زندگیم یکم رو به راه شده این زن دست بردار نیست
    چند سالشه ؟ ۶۸ سال
    اما باید حتما القا کنه خانم ۳۰ ساله س و دخالت کنه
    چند عروس داره ولی فقط با من خودشو مقایسه میکنه
    من هر رنگ لباسی بپوشم و بخرم به خدا این زن فرداش رفته لنگه ی همون رو خریده
    اصلا متوجه سنش نیست
    گاهی وقتا به سرم میزنه خودمو خلاص کنم
    هر راهی که بگید چند ساله امتحان کردم ، مادرشوهرم عمدا این رفتار هارو میکنه
    متوجه شدم با ازدواج پسرش بامن مخالف بوده و برخلاف توقعش همسرم بامن ازدواج کرده و بادختر برادر مادرشوهرم ازدواج نکرده
    چند بار متوجه این مسئله شدم که غیر مستقیم بهم گفته
    اما پای تلفن گفت باید طلاقت بده و روانی هستی و بره دختر داییش رو بگیره
    که منم هرچی تونستم گفتم
    گفتم باید بخوابی کنار پسرت تو که عاقلی واسش زنانگی رو تموم کنی
    فقط چون به اندازه سگ قلاده کرده ناصر دین شاه سن داری باید
    با رحم اجاره ای واسش بچه بیاری
    وکلی حرف دیگه بارش کردم

    ب خدا خستم از آزار و اذیت هاش
    سلام عزیزم.

    اینکه دوس نداری همسرت توی جمعی باشه که خانومای اون جمع پوشش مناسبی ندارن قابل درکه.

    اما اینم طبیعیه که آدمای مختلف فرهنگ و نوع پوشش و رفتاراشون با هم متفاوت باشه.
    این نوع پوشش ممکنه برای جاری های شما و خونواده های خودشون و محیطی که توش بزرگ شدن عادی باشه و منظور خاصی از نوع پوشششون نداشته باشن.

    از طرفی همسر شما ممکنه توی هر محیط دیگه ای با چنین پوششهایی مواجه بشه،
    الان دیگه پوشش خانوما توی کوچه خیابون هم دست کمی از مهمونیای خودمونی نداره!
    یا توی فضای مجازی و شبکه های اجتماعی.

    نباید خودتو تا این حد عذاب بدی به خاطر این موضوع.

    همسرتون هم که میگین رعایت میکنن و کاری نمیکنن که از حد معمول خارج باشه پس جای نگرانی نیست.

    و اینکه حساس شدنت ممکنه باعث بشه نقطه ضعف بدی دست اون خانوما و اگه خصومتی بینتون باشه احتمالش هست که با دونستن نقطه ضعفت بیشتر اسباب ناراحتیت رو به وجود بیارن.

    عزیزم همرنگ شدن با جماعتی که رفتاراشونو درست نمیدونی ، به صرف اینکه نشون بدی میتونی مثل اونها باشی ، کار درستی نیست.

    چون اولا اگه رفتارشونو غلط میدونی پس چرا باید توام انجامش بدی!
    تقلید این رفتار باعث میشه عزت نفست کم و پایین جلوه کنه.
    و اگه مشابه رفتار اونها رو انجام بدی بعد چند وقت یهو به خودت میای میبینی توام شدی مثل اونا که حتی رفتارشونو قبول نداشتی!

    پس اولا باید سعی کنی حساسیتت رو بیاری پایین و توجهتو از روشون برداری.
    دوم اینکه اگه بودن با اونا در یک جمع باعث ناراحتیت میشه میتونی رفت و آمدتون رو مدیریت کنی و همزمان با جاری ها در یک محیط نباشین.
    مثلا اگه میخواین خونه مادرشوهرتون برین همسر شما با مادرشون هماهنگ باشن و وقتی که اونا اونجا نبودن برین.

    در مورد برخوردای مادرشوهرتون هم حق دارین، تا این اندازه وابستگی میتونه آزاردهنده باشه.

    توی این موارد نقش آقایون خیلی مهم و موثره.

    در واقع ایجاد تعادل و تناسب از سمت آقاس که امکانپذیره.

    مثلا به این شکل که وقتی مادرشون توجه های خیلی افراطی نشون میدن ، پذیرا باشن اما بعدش طبق میل شما پیش برن.

    متوجهم که شاید ابراز دو برخورد متفاوت در روبه رو و پشت سر اخلاقی نباشه،
    اما در شرایطی که سیل توجه افراطی و بیش از حد به سمت آدم میاد که میتونه مشکل آفرین باشه چاره ای نیس جز اینکه راهکاری پیش بگیری که بتونی از ایجاد تنش و مشکل جلوگیری کنی.

    مثلا در مورد اون بشقاب غذا میشد غذا رو از مادر گرفت اما بعدا صرف کرد، یا اگر مادر حضور داشتن همزمان از هر دو غذا به یه اندازه خورده بشه.

    پس نقش آقا هستش که در این موارد میتونه خیلی مهم و تاثیرگذار باشه.

    عزیزم نمیشه هیچ مادر و فرزندی رو از زندگی همدیگه حذف کرد،
    شما تحت هیچ شرایطی نمیتونی این مادر و پسر رو از هم جدا کنی و نمیتونی بینشون قرار بگیری.
    هر نوع برخورد تند و مستقیمی هم که با مادرشوهر داشته باشی اول ترکش هاش به خودت برخورد میکنه.

    پس سعی کن از تنش و دعوا تا میتونی خودداری کنی و با سیاست روابط رو مدیریت کنی.

  5. 3 کاربران زیر از رامونا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2020
    شماره عضویت
    45396
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    67
    تشکر شده 15 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مادرشوهر حسود

    سلام

    مرد ها زبان واضح را متوجه میشوند نه قهر کردن و سکوت کردن را
    اگر شما در این موقعیت ها قهر میکردی بجای اینکه مشکل رو بیان کنی هیچ وقت توقع نداشته باش همسرت از سکوت شما احساسات شمارو کشف کنه
    خودتو خلاص کنی یعنی چی ! بجای برخورد احساسی با مسائل منطقی تر باش
    درضمن مگه نمیگی الان بهتر شده ، چطور شد که تغیر کرد ؟
    حتما مشاوره شدین ، حتما مشاوره مسائلی خوبی رو به همسرت آموزش داده ، این خودش بیانگر این هست که مردها نیاز به آموزش دارن و نمیتونن از سکوت و قهر احساسات همسرشون رو کشف کنند

    سیاست کاربدی نیست ! سیاست زن و شوهری یعنی اینکه بتونی بجای انتخاب راه حل های دشوار به روش صحیح احساسا ت و ناراحتی هات رو به همسرت بگی و به خودت بیشتر جذبش کنی

    من مطمئنم شماهم خیلی بهتر از قبل عمل کردی که زندگی تون باکمک دونفر بهتر شده
    پس خودتو تشویق کن !
    حتما تا الان همسرت یه تماس زده به مادرش و بعضی مسائل رو روشن کرده ، درسته شاید کوتاهی از همسرت بوده ولی کوتاهی کردن یک رفتار هست و رفتارها تحت تاثیر هیجان و شادی و تجربه و ... .. بروز داده میشه
    شوهر شما حتما رسیدگی درست نداشته اما به خاطر عدم تجربه بوده نه عدم مسئولیت پذیری
    مرد ها با هر سطح از تحصیلات و خانواده و وضعیت مالی هم که باشن یک وجه مشترک دارن کسی که باهاش زیر یک سقف زندگی میکنند را به دنیا نمیدن ، شاید در ظاهر پسرش یا مادرش یا دیگران را احترام بزاره ( و خانمش نباید حسادت کنه ) اما توی قلبشون زن زندگیشون مقامش خیلی فرق میکنه

    مثلا امشب یه شام خوشمزه درست کنید و از نو همه چی درست بشه

    و مهمونی هارو هم حتما بهتون پیشنها داده شما و شوهرت جدا بری
    خودت گوش نکردی !
    من مطمئنم ایشون هم توی یه سایتی جایی دنبال رفع مشکل میگرده
    ان شاء الله که خدا فرج از این مشکل رو سر راهش قرار داده
    ویرایش توسط هاتف : 03-08-2021 در ساعت 07:12 PM

  7. 2 کاربران زیر از هاتف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2020
    شماره عضویت
    45396
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    67
    تشکر شده 15 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مادرشوهر حسود

    مثلا شوهر شما هیچ وقت نمیتونه به مادرش بگه اون لباسی که زنم خریده نخر شما و شوهرت میتونید به هم دیگر حرفاتون رو بزنید
    و از هم خواهش کنید و هردو طرف گوش کنن بهم
    مشکل رو بین خودتون حل کنید ، نمیشه که بری با تک تک اون افراد بحث کنی !!

  9. 2 کاربران زیر از هاتف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2021
    شماره عضویت
    46142
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    81
    تشکر شده 16 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مادرشوهر حسود

    نقل قول نوشته اصلی توسط رامونا نمایش پست ها
    سلام عزیزم.

    اینکه دوس نداری همسرت توی جمعی باشه که خانومای اون جمع پوشش مناسبی ندارن قابل درکه.

    اما اینم طبیعیه که آدمای مختلف فرهنگ و نوع پوشش و رفتاراشون با هم متفاوت باشه.
    این نوع پوشش ممکنه برای جاری های شما و خونواده های خودشون و محیطی که توش بزرگ شدن عادی باشه و منظور خاصی از نوع پوشششون نداشته باشن.

    از طرفی همسر شما ممکنه توی هر محیط دیگه ای با چنین پوششهایی مواجه بشه،
    الان دیگه پوشش خانوما توی کوچه خیابون هم دست کمی از مهمونیای خودمونی نداره!
    یا توی فضای مجازی و شبکه های اجتماعی.

    نباید خودتو تا این حد عذاب بدی به خاطر این موضوع.

    همسرتون هم که میگین رعایت میکنن و کاری نمیکنن که از حد معمول خارج باشه پس جای نگرانی نیست.

    و اینکه حساس شدنت ممکنه باعث بشه نقطه ضعف بدی دست اون خانوما و اگه خصومتی بینتون باشه احتمالش هست که با دونستن نقطه ضعفت بیشتر اسباب ناراحتیت رو به وجود بیارن.

    عزیزم همرنگ شدن با جماعتی که رفتاراشونو درست نمیدونی ، به صرف اینکه نشون بدی میتونی مثل اونها باشی ، کار درستی نیست.

    چون اولا اگه رفتارشونو غلط میدونی پس چرا باید توام انجامش بدی!
    تقلید این رفتار باعث میشه عزت نفست کم و پایین جلوه کنه.
    و اگه مشابه رفتار اونها رو انجام بدی بعد چند وقت یهو به خودت میای میبینی توام شدی مثل اونا که حتی رفتارشونو قبول نداشتی!

    پس اولا باید سعی کنی حساسیتت رو بیاری پایین و توجهتو از روشون برداری.
    دوم اینکه اگه بودن با اونا در یک جمع باعث ناراحتیت میشه میتونی رفت و آمدتون رو مدیریت کنی و همزمان با جاری ها در یک محیط نباشین.
    مثلا اگه میخواین خونه مادرشوهرتون برین همسر شما با مادرشون هماهنگ باشن و وقتی که اونا اونجا نبودن برین.

    در مورد برخوردای مادرشوهرتون هم حق دارین، تا این اندازه وابستگی میتونه آزاردهنده باشه.

    توی این موارد نقش آقایون خیلی مهم و موثره.

    در واقع ایجاد تعادل و تناسب از سمت آقاس که امکانپذیره.

    مثلا به این شکل که وقتی مادرشون توجه های خیلی افراطی نشون میدن ، پذیرا باشن اما بعدش طبق میل شما پیش برن.

    متوجهم که شاید ابراز دو برخورد متفاوت در روبه رو و پشت سر اخلاقی نباشه،
    اما در شرایطی که سیل توجه افراطی و بیش از حد به سمت آدم میاد که میتونه مشکل آفرین باشه چاره ای نیس جز اینکه راهکاری پیش بگیری که بتونی از ایجاد تنش و مشکل جلوگیری کنی.

    مثلا در مورد اون بشقاب غذا میشد غذا رو از مادر گرفت اما بعدا صرف کرد، یا اگر مادر حضور داشتن همزمان از هر دو غذا به یه اندازه خورده بشه.

    پس نقش آقا هستش که در این موارد میتونه خیلی مهم و تاثیرگذار باشه.

    عزیزم نمیشه هیچ مادر و فرزندی رو از زندگی همدیگه حذف کرد،
    شما تحت هیچ شرایطی نمیتونی این مادر و پسر رو از هم جدا کنی و نمیتونی بینشون قرار بگیری.
    هر نوع برخورد تند و مستقیمی هم که با مادرشوهر داشته باشی اول ترکش هاش به خودت برخورد میکنه.

    پس سعی کن از تنش و دعوا تا میتونی خودداری کنی و با سیاست روابط رو مدیریت کنی.
    سلام عزیزم
    تشکر میکنم که شرکت کردی
    چه نظر پخته ای داری ، واقعیت اینه توی عمل خیلی نمیشه تک تک این کارهارو انجامش داد
    آره دقیق همینه ، نقطه ضعفم رو میدونن و دست گزاشتن روی همین
    زیاد نمیتونم جواب پستت رو بدم به این خاطر که جای تامل زیادی داره
    به خاطرش ممنونم ، چقدر خوبه تو این سایت فعالیت امثال شما پررنگه

  11. کاربران زیر از sh..... بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2021
    شماره عضویت
    46142
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    81
    تشکر شده 16 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مادرشوهر حسود

    نقل قول نوشته اصلی توسط هاتف نمایش پست ها
    سلام

    مرد ها زبان واضح را متوجه میشوند نه قهر کردن و سکوت کردن را
    اگر شما در این موقعیت ها قهر میکردی بجای اینکه مشکل رو بیان کنی هیچ وقت توقع نداشته باش همسرت از سکوت شما احساسات شمارو کشف کنه
    خودتو خلاص کنی یعنی چی ! بجای برخورد احساسی با مسائل منطقی تر باش
    درضمن مگه نمیگی الان بهتر شده ، چطور شد که تغیر کرد ؟
    حتما مشاوره شدین ، حتما مشاوره مسائلی خوبی رو به همسرت آموزش داده ، این خودش بیانگر این هست که مردها نیاز به آموزش دارن و نمیتونن از سکوت و قهر احساسات همسرشون رو کشف کنند

    سیاست کاربدی نیست ! سیاست زن و شوهری یعنی اینکه بتونی بجای انتخاب راه حل های دشوار به روش صحیح احساسا ت و ناراحتی هات رو به همسرت بگی و به خودت بیشتر جذبش کنی

    من مطمئنم شماهم خیلی بهتر از قبل عمل کردی که زندگی تون باکمک دونفر بهتر شده
    پس خودتو تشویق کن !
    حتما تا الان همسرت یه تماس زده به مادرش و بعضی مسائل رو روشن کرده ، درسته شاید کوتاهی از همسرت بوده ولی کوتاهی کردن یک رفتار هست و رفتارها تحت تاثیر هیجان و شادی و تجربه و ... .. بروز داده میشه
    شوهر شما حتما رسیدگی درست نداشته اما به خاطر عدم تجربه بوده نه عدم مسئولیت پذیری
    مرد ها با هر سطح از تحصیلات و خانواده و وضعیت مالی هم که باشن یک وجه مشترک دارن کسی که باهاش زیر یک سقف زندگی میکنند را به دنیا نمیدن ، شاید در ظاهر پسرش یا مادرش یا دیگران را احترام بزاره ( و خانمش نباید حسادت کنه ) اما توی قلبشون زن زندگیشون مقامش خیلی فرق میکنه

    مثلا امشب یه شام خوشمزه درست کنید و از نو همه چی درست بشه

    و مهمونی هارو هم حتما بهتون پیشنها داده شما و شوهرت جدا بری
    خودت گوش نکردی !
    من مطمئنم ایشون هم توی یه سایتی جایی دنبال رفع مشکل میگرده
    ان شاء الله که خدا فرج از این مشکل رو سر راهش قرار داده

    چرا آقایون بجای سنگین رفتار کردن نمیتونن راحت این حرف هارو رو در رو بگن ؟ من حق داشتم اذیت میشدم از این رفتار هر روزه مادرشوهرم ، اگر چه جسارت کردم ولی دیگه تحمل نداشتم
    شام خوبی هم درست کردم
    بازم باید برم باهاش مشاوره

    وای چقدر خوشحال شدم امشب من

  13. کاربران زیر از sh..... بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2020
    شماره عضویت
    44588
    نوشته ها
    45
    تشکـر
    5
    تشکر شده 6 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مادرشوهر حسود

    نقل قول نوشته اصلی توسط sh..... نمایش پست ها
    سلام و عرض احترام

    دوستان من و همسرم قبلا مشکل داشتیم که الان مشکلات با کمک هردوی ما رفع شده و بین مون مشکلی نیست
    متاسفانه با خانواده شوهرم مشکل داریم
    اما چطور
    مثلا دور همی که بریم جاری های من لباس و پوشش مناسبی ندارن و خیلی افتضاح میگردن جلوی شوهرم ! این من رو اذیت میکنه
    خانوما میدونید در چنین شرایطی حتی اگر هم رنگ جماعت بشید اما هنوزم مشکل پا برجاست
    و دلیلش هم واضح چون هیچ زنی نمیخواد شوهرش درمکانی باشه که چند زن دیگه چه نامحرم غریب چه نامحرم قوم خویش
    در اون مکان مراعات پوشس نکنند !
    شوهرمن اصلا نگاه نمیکنه ، نه به این معنی که خیلی مذهبی باشه
    ولی نگاه نمیکنه ، و نمیزاره من به خودم برسم و برم تو اون دور همی ، قبلا خیلی سخت گیر بود و من دچار مشکلاتی شدم که پذیرفت من آزاد تر باید باشم ، ولی حال حاضر هم آزادی که باید ندارم
    برای تفهیم بهتر
    حتی اجازه نمیداد من یک خط چشم داشته باشم در جمع خانوم هایی که اصلا رعایت نمیکنن
    و اینکه مادرشوهرم توجه زیادی به شوهرم داره
    قبلا که ما خونه مادرشوهرم طبقه دیگه بودیم ، سر هر وعده غذایی ناهار ، شام و صبحانه ایشون یه ظرف غذا میمومد میزاشت توی سفره ما و شوهرم غذای مادرشوهرم رو میخورد
    وای چقدر من حرص خوردم . تا زندگی مشترک رو تویه خونه جدا شروع کردیم
    من تنها یک نمونه از آزار های مادر شوهرم رو گفتم
    ایشون همچنان اذیت میکنه
    چند پسر بزرگ و بالای ۲۹ سال داره اما فقط روی شوهر من قفل کرده ،
    من چطور باید بهشون این درک رو بدم که بفهمن پسرشون ازدواج کرده ، زن و دو فرزند داره .
    باورتون نمیشه اگر بگم صبح ساعت ۶ ایشون تماس میگیره که واسه x ( شوهرم ) چی صبحانه میزاری
    وای دلم میخواد جیغ بزنم
    چقدر دعوا ، چقدر بحث ...
    به شوهر م با زبون نرم صحبت میکنم ، میگه حساسی
    گفت من باید به نظرت چی بگم به مادرم ! ؟
    گفتم باید بهش بفهمونی نباید تو زندگی مون دخالت کنه اما کاری که باید رو نمیکنه .
    با مادرشوهرم یک مرتبه صحبت کردم با خود مادر شوهرم افاقه نکرد اصلا ..
    امروز دیگه وقتی تماس گرفت که چی صبحانه میزاری باهاش بحثم شد خیلی به یک دیگه توهین کردیم
    که من دیدم خیلی داره پا به پای من توهین میکنه درجایی که حق با من بوده
    بهش گفتم باید امشب بیای بخوابی بغل پسرت تا کاملا زنش بشی
    و بعدشم پایان دادم
    شوهرم ناراحت شد گفت من نمیتونستم به مادرم بگم تماس نگیر خودت میخواستی محترمانه بهش بگی اما این حرف درستی نبوده که زدی . قهر نیست اما سنگین برخورد میکنه
    اگر زمان خاستگاری گفته بود من چند پسر دارم ولی این پسرم رو بیشتر از خودم و شوهرم و سایر بچه هام دوستش دارم و قراره این طور دخالت کنم من غلط کرده بودم بله بدم
    ب خدا زندگیم یکم رو به راه شده این زن دست بردار نیست
    چند سالشه ؟ ۶۸ سال
    اما باید حتما القا کنه خانم ۳۰ ساله س و دخالت کنه
    چند عروس داره ولی فقط با من خودشو مقایسه میکنه
    من هر رنگ لباسی بپوشم و بخرم به خدا این زن فرداش رفته لنگه ی همون رو خریده
    اصلا متوجه سنش نیست
    گاهی وقتا به سرم میزنه خودمو خلاص کنم
    هر راهی که بگید چند ساله امتحان کردم ، مادرشوهرم عمدا این رفتار هارو میکنه
    متوجه شدم با ازدواج پسرش بامن مخالف بوده و برخلاف توقعش همسرم بامن ازدواج کرده و بادختر برادر مادرشوهرم ازدواج نکرده
    چند بار متوجه این مسئله شدم که غیر مستقیم بهم گفته
    اما پای تلفن گفت باید طلاقت بده و روانی هستی و بره دختر داییش رو بگیره
    که منم هرچی تونستم گفتم
    گفتم باید بخوابی کنار پسرت تو که عاقلی واسش زنانگی رو تموم کنی
    فقط چون به اندازه سگ قلاده کرده ناصر دین شاه سن داری باید
    با رحم اجاره ای واسش بچه بیاری
    وکلی حرف دیگه بارش کردم

    ب خدا خستم از آزار و اذیت هاش
    خب من میخوام جواب این حرفاتون رو خیلی رک و بی رودبایستی بدم ، اشکالی نداره ؟؟؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 09-06-2017, 07:38 PM
  2. کودکان از کی باید مسواک بزنند؟
    توسط javaheri69 در انجمن سلامت دهان و دندان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-08-2017, 09:50 AM
  3. علل سوءظن
    توسط maryam sadat در انجمن وسواس فکری - عملی
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 07-24-2017, 03:43 PM
  4. سوال در مورد جفت در بارداری
    توسط بهشت در انجمن مشاوره پزشکی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 04-27-2015, 11:56 AM
  5. سردرگمی و سوء تفاهم در روابط
    توسط mosfa در انجمن مخالفت دختر با ازدواج
    پاسخ: 44
    آخرين نوشته: 02-08-2015, 12:37 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد